بر سنگ قبرم چنین بنویسید ...

ساخت وبلاگ

به‌ روز مرگ چو تابوت من روان باشد

گمان مبر که مرا دردِ این جهان باشد

برای من تو مَگِریْ و مگو دریغ! دریغ!

به دام دیو دراُفتی؛ دریغ آن باشد

جنازه ام چو ببینی مگو فراق! فراق!

مرا وصال و ملاقات، آن زمان باشد


مرا به گور سپاری، مگو وداع! وداع!
که گور، پردهٔ جمعیتِ جنان باشد

فرو شدن چو بدیدی، برآمدن بنگر
غروب، شمس و قمر را چرا زیان باشد؟

تو را غروب نماید، ولی شروق بُوَد
لَحَد چو حبس نماید، خلاص جان باشد

کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست؟
چرا به دانهٔ انسانت این گُمان باشد؟!

کدام دَلْوْ فرو رفت و پُر برون نامد؟
زِ چاه، یوسفِ جان را چرا فَغان باشد؟

دهان چو بستی از این سوی، آن‌ طرف بگشا
که های هویِ تو در جوّ لامکان باشد

تو را چنین بنماید که من به خاک شدم
به زیرِ پایِ من این هفت آسمان باشد
مهندس احمد شهبازی...
ما را در سایت مهندس احمد شهبازی دنبال می کنید

برچسب : بر سنگ قبرم بنویسید,بر سنگ قبرم بنویسید خسته بود,بر سنگ قبرم,بر روی سنگ قبرم بنویسید,بسپاریم بر سنگ قبرمان,تاریخ نزنند,بسپاریم بر سنگ قبرمان تاریخ نزنند,شعر بر سنگ قبرم بنویسید, نویسنده : ahmadshahbazio بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 11:49